اینها پنج نشانه هستند که نشان می دهد من نیاز جدی به زمان استراحت و تنهایی دارم. اینها پنج نشانه هستند که نشان می دهد من نیاز جدی به زمان تنهایی دارم.
تقریبا اکثر آدم ها درگیر روزمرگی می شوند مانند اینکه هر بعدظهرشان به یک شکل است: شام در حال پختن است. شریک زندگی من در آشپزخانه مشغول انجام کارهاست و فرزندم در اتاقش بازی می کند. وقتی همسرم می آید و از من چیزی می پرسد یا کودکم در حین بازی شروع به صدا کردن می کند. می توانم روی کاناپه باشم و در اتاق خواب کتاب بخوانم یا لباس بشوییم.
ناگهان دیالوگ درونی من یک سری طولانی از صداهای uuuuggggghhhh است در حالی که احساس می کنم آدرنالینم بالا می رود.
صدای درونی فریاد می زند که ( من چی می شوم؟). به عنوان یک مادر، شریک زندگی، و زن در این جامعه، میتوان به راحتی در چرخهای گرفتار شد که دائماً کارها را برای دیگران انجام میداد.
با این حال، ضروری است که مطمئن شویم از خودمان نیز مراقبت می کنیم. گاهی اوقات این بدان معناست که از همه چیز دور شوید تا زمانی را به تنهایی بگذرانید. با نگذاشتن این زمان برای شارژ مجدد، در معرض خطر فرسودگی چه از نظر احساسی و چه از نظر فیزیکی هستیم.
خوشبختانه، علائم هشداردهندهای را تشخیص داده شده است که بیش از حد به خودمان فشار میآوریم. در زیر فهرستی از پنج روشی که ذهن و بدن من نشان می دهد که من برای مدتی به استراحت و تنهایی از کار گذشته ام و اینکه چه تغییراتی انجام می دهم تا اطمینان حاصل کنم که به درستی از خودم مراقبت می کنم وجود دارد.
1.دیگر هیچ چیز سرگرم کننده به نظر نمی رسد.
یکی از اولین نشانه هایی که نشان می دهد من به زمانی برای خودم نیاز دارم این است که همه چیز لذت بخش به نظر نمی رسد.
ممکن است متوجه شوم که در درون خود به خاطر بی حوصلگی یا تعلل در پروژه های خلاقانه ای که معمولاً مشتاقانه منتظر انجام آنها بودم شکایت دارم. گویی روح من قبل از اینکه بتواند هر کاری را که مستلزم صرف انرژی خلاقانه است انجام دهد باید دوباره شارژ شود.
وقتی متوجه این اتفاق میشوم، متوجه میشوم که وقت آن است که (من قرار بگذارم)این ممکن است به سادگی رفتن به کتابخانه و مرور یک ساعتی یا نوشیدن چای برای خودم و نگاه کردن به Pinterest برای ایده های پروژه هنری جدید باشد.
2. متوجه می شوید میل به خوردن در شما افزایش یافته است.
من در طول سال ها یاد گرفتم که یک غذاخور احساسی هستم. بنابراین، وقتی متوجه شدم که به طور ناگهانی هوس تمام تنقلات در خانه می کنم. یادآوری خوبی است که با خودم چک کنم و ببینم در داخل چه اتفاقی می افتد.
به طور کلی، اگر می بینم که به دنبال چیپس یا شکلات هستم، به این دلیل است که از طریق جوانه های چشایی خود به دنبال فرار از استراحت و تنهایی هستم.
گاهی اوقات اذعان می کنم که استرس دارم و حمام آب گرم می گیرم، کتاب و تنقلاتم را با خودم می برم. مواقع دیگر از خودم میپرسم که واقعاً به چه چیزی نیاز دارم.
این تنقلات نیست، بلکه یک لیوان بزرگ آب و لیمو به همراه مدتی آرام در ایوان پشتی نشسته است.
3.بدنبال تنهایی و استراحت های بسیار کوچک هستیم.
معمولاً در انجام چندین مسئولیت و در عین حال حفظ آرامش بسیار ماهر هستم. با این حال، گاهی اوقات خودم را تحت تأثیر کوچکترین چیزها قرار می دهم.
شاید در قسمتی از تهیه شام متوجه شدیم که یک ماده غذایی را از دست داده ام و در تلاش برای یافتن جایگزینی بسیار اذیت می شویم.
یا بعد از خروج از فروشگاه متوجه می شوم که فراموش کرده ام شامپو بخرم و اشک ریختم. این نشان دهنده خوبی برای خودم است که بیش از حد درگیر روزمرگی شده ایم و نیاز به استراحت و تنهایی دارم. معمولاً این زمان مناسبی برای تمرین مراقبت از خود است. این شامل:
من یک بررسی واقعی واقعیت است. آیا واقعاً این وضعیت پایان جهان است؟
اگر نیازهای اولیه ام برآورده شود. من گرسنه هستم؟ آیا لازم است کمی آب بنوشم؟ اگر چند دقیقه دراز بکشم احساس بهتری دارم؟
دست دراز کردن برای کمک
به عنوان مثال، من ممکن است از شریک زندگی خود بخواهم که در قسمت های از کار بهمان کمک کنند.
4. بصورت غیر عمد اطرافیان و عزیزانمان را می رنجانیم
یکنواخت بودن در زندگی نتایج مضرری دارد که برگشت داده می شود به زندکی هایمان. بنابراین وقتی صداهای کوچکی که فرزندم را می شونم زود عصبی می شوم یا اینکه در برابر حرف های همسرم بی حوصله هستم. این رفتارها به مرور زمان ایجاد دلسردی در اطرافیانمان می شود.
وقتی متوجه میشوم که با عزیزانم بدخلق و بداخلاق میشوم. خودم را در چیزی قرار میدهم که خانوادهام و من آن را «تایم اوت خودخواسته» مینامیم. این برای زمانی است که یکی از ما متوجه می شود که به حد مجاز خود رسیده است و واقعاً باید چند دقیقه ساکت باشد.
برای من، اغلب به اتاق خواب می روم و چند نفس عمیق می کشم و تکنیک های یوگا را تمرین می کنم، مانند مالیدن یک سنگ صاف یا بوییدن برخی از روغن های معطر.
ممکن است چند دقیقه با تلفنم بازی کنم یا گربه را نوازش کنم. در این مدت همچنین به آنچه در آن لحظه واقعاً نیاز دارم فکر خواهم کرد.
وقتی در نهایت آماده شدم دوباره با مردم تعامل کنم، به عقب برمی گردم و بابت عکس گرفتن عذرخواهی می کنم. به فرزند یا شریک زندگیم اطلاع میدهم که چه اتفاقی در حال رخ دادن است، و در صورت لزوم به آنها اطلاع میدهم که به استراحت و تنهایی نیاز دارم.
5. من می خواهم در اتاق خواب … یا حمام … یا کمد پنهان شوم …
بیش از یک بار با تلفنم به حمام رفتم، نه به این دلیل که باید بروم، بلکه به این دلیل که فقط میخواستم چند لحظه سکوت کنم.
این عمل که واقعاً خودم را از خانوادهام دور میکنم. بدنم به من میگوید که واقعاً به زمان بیشتری برای استراحت و تنهایی نیاز دارم . نه فقط برای پنج دقیقه در حمام!
وقتی متوجه می شوم که این کار را انجام می دهم یا هوس می کنم خودم را در اتاق خواب حبس کنم (بیش از صرفاً مهلت زمانی که خود تحمیلی در بالا ذکر شد)، آنگاه می دانم که واقعاً زمان فرار است.
من برنامهریزم را بیرون میکشم و به دنبال زمانی میگردم تا فقط با خودم ناهار را برنامهریزی کنم. یا از شریکم میپرسم که آیا میتوانیم در مورد زمان مناسبی صحبت کنیم که چند روزی از آنجا دور شوم و برای یک شب استراحت برنامهریزی کنم.
دانستن علائم به من کمک می کند تا اقدام کنم همه این نشانهها برای من نشانههای خوبی هستند که نشان میدهند آنطور که باید از خودم مراقبت نمیکنم.
وقتی شروع به احساس این چیزها کردم، می توانم با خودم چک کنم و شیوه های مختلف مراقبت از خود را اجرا کنم.
از یک حمام آب گرم و یک کتاب یا پیاده روی با یک دوست گرفته تا چند روز دوری از خانواده، اینها می توانند به احیا و شادابی جسم و ذهن من کمک کنند.
و اگرچه ممکن است شاخصهای شما با شاخصهای من متفاوت باشد، دانستن اینکه آنها چه هستند. و چه چیزی برای کاهش آنها بهتر عمل میکند. به شما کمک میکند از خودتان مراقبت کنید.
منبع: www.healthline.com